سایت گلچین مطالب وب

حکایت تاسیس دانشگاه پیام نور خاروانا و ارائه راهکارهایی جهت جلوگیری از انحلال آن

یادداشتی از: حسن رشتبر (عضو هیئت موسس دانشگاه)

اختصاصی خاروانا نیوز: اواخر سال 84 و اوایل سال 85 بود که اولین جلسه راه اندازی دانشگاه پیام نور خاروانا با حضور مسولین محلی برگزار شد. جناب آقای دکتر آقا پور دعوت گردید و مسئولیت راه اندازی دانشگاه به ایشان واگذار شد و قرار شد اعضای شورا نیز تجهیزات و ساختمان و خودرو و امکانات اولیه را تهیه کند و اینچنین شد که ساختمان سازمان تبلیغات اسلامی با هزاران زحمت و هماهنگی به صورت موقت در اختیار دانشگاه قرار گرفت . خودرو توسط دهیاری ها خریداری شد تجهیزات از ادارات مختلف به صورت امانتی قرض گرفته شد و یا واگذار گردید. در دقیقه نود، آقای دکتر آقاپور اعلام نمود که فرصت ادامه همکاری ندارد و لازم است سریعا یک نفر را معرفی کنید. حتی همان لحظه هیچ یک از اعضای شورا در شهر نبودند و هر کدام به محلی و دنبال کار اداری در مورد خاروانا رفته بودند. طی تماس تلفنی مکرر با آقای نصیری بخشدار وقت، آقای مضطفایی را انتخاب کردیم و به آقای بخشدار معرفی و آقای نصیری سریعا طی فاکسی ایشان را از طرف هیئت موسس به عنوان مسئول راه انداز معرفی کردند. یادم هست که ظهر بود و آقای مصطفایی، فردا صبح باید در تهران در جلسه دانشگاه شرکت می کرد. بنده خدا با هزار مکافات و مرخصی از مدرسه و غیره، سریعا راهی تهران شد. فصل پاییز بود و ترم اول دانشجوها سرکلاس بودند و ما هنوز دانشجویی نداشتیم. آقای مصطفایی از تهران برگشت و گفت که ما می توانیم به صورت فراگیر دانشجو ثبت نام کنیم. صحبت بنده هم همینجاست و از ساعت 11 صبح تا ساعت 12 شب فقط فرصت مانده بود. چون فرصت ثبت نام فراگیر تمام شده بود و تا ساعت 12 شب وقت داشتیم. آن روزها اینترنت درست و حسابی هم نداشتیم و همه باید به صورت اینترنتی ثبت نام می شدند. یک قیام علمی کردیم و شاید به قول بعضی ها (هارای مدد سالدیخ) تمام جوانها را جمع کردیم و در مغازه عادل مداحی تا ساعت 12 شب ثبت نام با همکاری آقایان مصطفایی، عادل مداحی و چند نفر دیگر از فعالین آن روز  ثبت نام به اتمام رسید و حدود 40 نفر در عرض 11 ساعت دانشجو جمع کردیم.

در ترم بهمن ماه دانشگاه رسما راه اندازی شد

و اولین ورودی ها وارد دانشگاه شدند و در ترم بعد و بعد دانشجو افزایش می یافت به طوری که بعد از 4 سال جشن فارغ التحصیلی در دانشگاه برای دانشجویان گرفتیم. مدت سه سال هزینه های دانشگاه به عهده هیئت موسس بود و به نوعی هزینه ها تامین می شد و چه سختیها و رنجها و مشقتها که در این راه نکشیدیم. در اوایل تعمیرات ساختمان را به پیمانکاری واگذار کرده بودیم و او نیز حسابش را گرفته بود و بعد از ما شکایت کرده بود که دانشگاه پول حق العمل کاری ایشان را نداده است و دادگاه خاروانا ما را محکوم کرده بود به پرداخت اصل مبلغ و جریمه دیرکرد و ... و بالاخره ما هم اعتراض کردیم و در دادگاه تجدید نظر استان پیمانکار را محکوم کردیم. خلاصه چیزی نمانده بود که اسم ما نیز در لیست بدهکاران و بدحسابان  و ...  ثبت گردد، که الحمد الله به خیر گذشت. حال با همه فراز و نشیب ها، کار دانشگاه به اینجا کشید که به خاطر برخی دلایل مختلف، کم کم این دانشگاه دولتی از این شهر جمع شده و به شهر های مجاور انتقال یابد. دانشجویانش به شهر های مجاور و کارمندانش هم همچنین. پس تکلیف این تجهیزات، خودرو و ساختمان، و البته همه اینها یک طرف، تکلیف این همه خون دل هایی که برای تاسیس این واحد خوردیم، رنج هایی که کشیدیم، آرزو های بزرگی که داشتیم چه خواهد شد؟ یادم می آید با چه شور و شوقی دنبال این کار بزرگ بودیم تا شهرمان از بدبختی های صد ساله نجات یابد. از بدبختی هایی که در گذشته از روی جهل و نادانی برخی افراد، این بدبختی ها بر سرمان آمده بود. از روزی که مدرسه ابتدایی قدیم، با کتک کاری معلم مدرسه توسط دونفر همه این بدبختی ها و بیسوادی را به منطقه ما هدیه داده بود. آری یادم می آید که چقدر شکر گذار خدا بودم که این امر مهم و یک دانشگاه دولتی در شهر ما راه اندازی می گردد و جوانان ما به ادامه تحصیل می پردازند و آینده خاروانا را آنها به حول و قوه الهی می سازند و یادم می آید که بعد از راه اندازی این واحد دانشگاهی، یک شب نیم ساعت در سجده ماندم و خدا را به همین خاطر شکر گذار شدم و گفتم خدایا درهای علم اینک به روی جوانان شهر من گشوده شده است و تو را شاکرم که این نعمت را به ما ارزانی داشتی. اما هزاران افسوس و میلیونها افسوس ... که اینک درهای علم کم کم بسته می شوند.
شنیده ها حاکی است، رئیس دانشگاه پیام نور استان عوض شده و جناب آقای دکتر معصومی به عنوان رئیس جدید انتخاب شده اند. آقای دکتر معصومی چند بار به شهر خاروانا آمده اند و از دانشگاه پیام نور بازدید کرده اند قبلا که در سمت دیگری بودند. فلذا مجددا لازم است همه اهالی، تک تک اعضای شورا، بخشدار تلاشگر خاروانا ( حکایتها شنیده ام که ایشان دلسوز تر از ما برای منطقه هستند) با همکاری فرماندار محترم و نماینده محترم و همه عوامل و بخصوص روحانیت شهر، دست در دست هم دهیم و یک قیام علمی بکنیم و مثل آن روزی که در عرض 11 ساعت 40 دانشجو جذب شد، همه این عوامل دست به دست هم دهند و به نزد آقای دکتر معصومی بروند، بلکه بتوانند مانع انحلال این واحد دانشگاهی بشوند. انحلال یک واحد دانشگاهی در شهری مثل خاروانا، به مشابه شکستن کمر خارواناست. نگذاریم این اتفاق بیافتد. با جدیت کامل پیگیری کنیم. بنده پیشنهاد می کنم: از فرماندار تلاشگر و محبوب شهرستان بخواهیم موضوع را از طریق برگزاری جلسه در شهرستان و استان و دانشگاه پیام نور استان با جدیت کامل پیگیری کند، چرا که داشتن واحد داشگاه دولتی در یک شهرستان، امتیاز بزرگی برای شهرستان هست نه یک بخش. دوم از نماینده محترم که جدا به دلیل دوستی های قدیمی با همشهریان عزیزمان واقعا دلسوز منطقه هستند، بخواهیم از طریق دانشگاه پیام نور کشور موضوع را پیگیری و به نتیجه برسانند. سوم  ایجاد امکانات رفاهی برای دانشجویان از طریق بخشداری محترم و شورا و ... مثل احداث سالن غذاخوری سلف سرویس، ایجاد خوابگاه مناسب ( استفاده از ساختمانهای دولتی و غیره )، تهیه سرویس برای دانشجویان روستاهای اطراف ( که در این رابطه میتوان از خودرو سرویس مجتمع کشت و صنعت مرزآباد چای، متعلق به جناب آقای مهندس محمد خان مهرزاد استفاده کرد)  و ایجاد  فضای مناسب آموزشی و برخی موارد دیگر. تبلیغات گسترده در جهت جذب دانشجو از اطراف شهرها و روستاهای همجوار...

به خدا قسم که همه این کارها شدنی است فقط همت می خواهد، حرکت می خواهد، دلسوزی می خواهد، جدیت و اهتمام می خواهد. امیدوارم که شورای محترم با جدیت کامل پیگیر موضوع باشند و نتیجه اقدامات انجام یافته را به اطلاع همشهریان عزیز برسانند.

تصاویری از مراسم افتتاحیه دانشگاه در مهرماه 1386 (پذیرش دانشجو در بهمن ماه 1385 صورت گرفته بود ولی تاسیس رسمی دانشگاه نیمسال مهرماه 1386 انجام گرفت):

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: